اولین افسانه گیلگمش قدمتی بیش از 4 هزار سال ترکی باستان بر میگرده که نقش أساسی در زبان التصاقی سومری دارد،،،گیل گمش GILGAMESH به عنوان اولین انسان در افسانه سومری یک لغت ترکی باستان همچون لغات متععد دیگر باشد
گیل ( خاک و گل) + گلمیش ( آمده) = از خاک ساخته شده یا از خاک آمده... هر چند گمیش ( قمیش) خود یک واژه ترکی به معنی نی بوده لیکن معتقدم ترکیب اولی درست تر باشد
Ninsun مادر گیلگمش آیا از کلمه نین ( گهواره) + سون=( پایان )ساخته شد. قصر ملکه نین سون Egalmah نام دارد . این از ریشه ای برای قالماق ( ماندن) یک لغت ترکی است،قالمه=(اقامت کرده).
ایزد بانوی آفرینش Eanna همان آنا(مادر در ترکی آذری) یا آننه ( در ترکی استانبولی ) است
ایزد بانوی عشق Ishtar می تواند از کلمه ایچدار ( درونی) ساخته شود، همانگونه در سومری ؛ اوش ( سه) را اغلب لهجه های ترکی اوچ ( سه) می گویند و " ت" را " د" مثل تاش ( سنگ) در ترکی غیر و داش ( سنگ) در ترکی آذری...
نین اورتا Ninurta خدای جنگ از کلمه نین ( لانه) و نیننی ( گهواره) و اورتا ( وسط ) ساخته شده
سرزمین Uruk از کلمه اریک ( زرد آلو) یا اورک ( دل) را تداعی می کند،آیا بصورت تصادفی این سرزمین رادر انجیل Erech نوشته اند که به کلمه اریک نزدیک تر است،هر چند ار( جوانمرد) نیز خود یک واژه دیگر ترکی است.
مادرشمش Ningal از نین ( لانه و گهواره) + قال ( ماندن) ساخته شده،،،،واژه مادر( آنا یا نین ) در اغلب الهه ها یا افریننده های گیلگمش مثل انوگی ( خدای آبیاری) آنلیل ( خدای باد) انکیدو ( آفریده شده توسط آنو ونین اورتا – اندوکوگا و نین دوکوگا خدایان زیرزمینی.....
آیا آتانا ETANA از کلمه آتا ( پدر ) + آنا( مادر) ساخته شده که بعد از طوفان حکمفرمایی کرد، هم اکنون نیز والدین را آتانا می نامیم.،،،- MASHUبه معنای دو حکومت یا کوهی با قله دوگانه کلمه قوشا ) دوگانه) را تداعی می کند
NERGAL خدای زیرزمینی از دو کلمه یئر ( زمین) + قال ( ماندن) درست شده،یا NENDUKUGGA اجداد خدایان زیرزمینی از کلمه نین ( لانه یا در اینجا زمین) + دوغا ( آفرینش )
NINGIR SU همان خدای آبیاری در اولین افسانه کره زمینُ یعنی گیلمیش بدون جهت از su ( آب) که یک کلمه ترکی است درست شده،نین ( لانه یا زمین) + گیر ( وارد شدن) + سو ( آب) NIN+ GIR+ SU
SHULLAT که به معنی طلایه دار طوفان و هوای بد است شولاتلاماق-شولات ( قاطی پاطی انجام دادن ) را به خاطر می آورد
UTU به معنی آتا ( پدر) نیز است
قارائیم یا ترکان خزری یهودی و یادگار آنها در لیتوانیا-لهستان-کریمه- روسیه و اوکرائین هستند. در واقع قارائیمها یادگار یهودیان خزری هستند که پدر یهودیان اروپا یا شاکنازها را تشکیل میدهند. قارائیمها هنوز به ترکی حرف میزنند ولی دینشان یهودی بخصوص است یعنی فقط تورات را قبول می کنند و تلموذ ها را قبول ندارند. در ضمن حضرت عیسی و حضرت محمد را هم پیغمبر می شناسند. در واقع چون امپراطوری یهودی و لی چند دینی خزر اگر چنین با ادیان مختلف در صلح نبودند نمی توانستند که امپراطوری درست کنند .... یکی از اتهاماتی که نازیستها برای کشتن یهودیان اروپا داشتند همین ریشۀ خزری-ترکی آنها بود... جالب است که در بین یهودیان ترک قارائیم هنوزهم مثل دیگر ترکان تقدس "قاین آغاجی-درخت حیات" زیاد است که ما در خلخال آنرا تک آغاج می نامیم. قارائیمهای کریمه در قبرستانشان این درختان تک آغاج را دارند که حافظ خانوادۀ شان محفوظ میشود و شاخه های آنها را نمی شکنند و خودشان را بوسه میزنند و از آنها دیلک-نذر طلب می کنند . این مستند زیباست و بسیار خوب است که به آن نگاهی بیندازیم. (راجع به درخت آفرینش که در شامانیزم هست و حتی 25000 سال قبل با سرخپوستان تا امریکا رفته است ولی در بین سومر و دیگر التصاقی زبانان بعدی دیده میشود و حتی در بین فرهنگ گوبکلی تپه هم دیده میشود. در ایرا ن هم از طرف بومیان التصاقی زبان مورد تقدس بود. در اسلام به آن شجرۀ طیبه گفته می شود.) .
برخی روزها در تاریخ یک ملت می تواند سرنوشت ساز باشد. روز 20 ژانویه در تاریخ ملت آذربایجان به عنوان نماد بازیابی هویت ملی آذربایجانی ها می تواند ارزیابی شود. 20 ژانویه چنان تاثیر عمیقی بر زندگی ملت آذربایجان داشته است که تا نسلها خاطرات تلخ آن فراموش نخواهد شد. ژانویه سیاه نقطه عطف و سرآغاز اندیشه استقلال آذربایجان از شوروی شد
چینی ها سوارکاری و جنگیدن روی اسب را از ترک ها یاد گرفتند(300 سال پیش از میلاد)
در منابع چینی مربوط به زمان گوک تورک از 11 نوع اسب ترکی بحث شده است!!
کودکان ترک ابتدا روی گوسفند سوار میشدند و با تیر و کمان پرنده شکار میکردند و قبل از رسیدن به سن بلوغ در سوار کاری و تیر اندازی مهارت پیدا میکردند.
بنا به نوشته های چینی و منابع بیزانس ترک ها روی اسب میزیستند گویا روی
اسب زاده شده اند ؛ آنها اسب را مقدس میشمردند
Azərbaycan xalq rəqslərinin siyahısı:
* رقص آبایی/Abayı
* رقص آذربایجان/ ( Azərbaycan (rəqs)
* رقص آستا قاراباغی/Asta Qarabağı
* رقص آسما کسمه/Asma Kəsmə
* رقص آغیر قاراداغی/Alçagülü (rəqs)
* رقص آلچا گولو/ Alçagülü (rəqs)
* رقص آواری/Heyvagülü
* رقص آی بری باخ/ay bəri bax
* رقص انزلی/ənzəli
* رقص اوچ بادام بیر قوز/üç badam bir qoz
* رقص اوچ نومره. دورد نومره. بش نومره. آلتی نومره/3 nömrə, 4 nömrə, 5 nömrə
* رقص اوزون دره/uzun dərə
* رقص اون دورد نومره/14 nömrə
* رقص ایکی آروادلی/iki arvadli
* رقص بریلیانت/biriliant
* رقص بنؤوشه/.bənövşe
* رقص پهلوانی/pəhləvani
* رقص تامارا/tamra
* رقص توی (عروسی)/töy rəqsi
* رقص توراجی/yuraci
* رقص ترکمه/tərəkəmə
* رقص جامیش باغا گیردی/camiş bağa girdi rəqsi
* رقص جنگی/cəngi rəqsi
* رقص جیرانی/ceyrani rəqsi
* رقص جهری بی یم/Cəhribəyim
* رقص چاتتادی/Çattadı
* رقص چال پاپاق/çal papaq
* رقص چیت تومان/çit toman
* رقص خالاباجی/xala baci
* رقص خان چوبانی/xala çobani
* رقص دارتما یاخام جیریلدی/dartma yaxam cirildi
* رقص دارچینی/darçini
* رقص دسمالی/dəsmali
* رقص رنگی/rəngi
* رقص زوغالی/zoğali
* رقص ساری باش/sari baş
* رقص ساموخ/samox
* رقص سمنی/səməni
* رقص شالاخو/şalaxo
* رقص شاهسونی/şahsevəni
* رقص شکی/şəki
* رقص عنابی/ənabi
* رقص قازاغی/qazaği
* رقص قایتاغی/qaytaği
* رقص قوچعلی/qoçəli
* رقص قوفتا/qofta
* رقص قیتقیلدا/qitqilda
* رقص قیزلار بولاغی/qizlar bolaği
* رقص قیزیل گول/qizil gül
* رقص کئچی مه مه سی/Keçi məməsi
* رقص کسمه/kəsmə
* رقص کندیری/kəndiri
* رقص کوراغلو/Koroğlu (rəqsi
* رقص کوراغلونون قایتارماسیkor oğlunun qaytirmasi
* رقص گلین آتلاندی//gəlin atlandi
* رقص گلین گتیرمه/gəlin gətirmə
* رقص گلین هاواسی/gəlin havasi
* رقص گول گز/gülgəz
* رقص گولمه یی/Gülməyi
* رقص لاله/lalə
* رقص مجسمه/mücəsəmə
* رقص میصری/misri
* رقص میرزایی/mirzayi
* رقص میرواری/mirvari
* رقص نازنازی/naznazi
* رقص واغزالی/vazğali
* رقص وئلاچولا/vela çola
* رقص هالای/halai
* رقص هئیراتی/hirati
* رقص هئیوا گولو/heiva gülü
* رقص یاللی/yalli
* رقص یئرلی/yerli
* رقص یوز بیر//yüz ir
لیست انواع رقصهای فولکلوریک معاصر آذربایجانی
Azerbaycan moasir xalq rəqsləri
* آذربایجان مارالی/azerbaycan marali
* آغ چیچک/ağ çiçək
* آیشات/ayşat
* اوزومچی/üzümçi
* اووچی/üvçi
* ایلک باهار/ilk bahar
* بایرام سوئیتاسی/bayram süitasi
* بختوری//bəxtğri
* چوبان رقصی/çoban rəqsi
* چوبانی/çobani
* داغلار گوزلی/dağlar gözəli
* داغلی رقصی/dağli rəqsi
* دیلیجان/dilican
* دیاموند/diyamond
* ساری گلین/sari gəlin
* ساز/saz
* شیخ شامیل/şix şamil
* عاشق آبادی/aşiq abadi
* قاراباغ یاللیسی/qarabağ yallisi
* قاوال/qaval
* قیسقانج/qisqanc
* لزگی/ləzgi
* مارال/maral
* مزه لی/məzəli
* نابات خانیم/nabat xanim
* ناز ایلمه/naz eyləmə
* نعلبکی/nəlbəki
* نه قدر قشنگسن/nə qədər qəşənqsən
* یوردو- یوردو/yordu-yordu
پ.ن:هر ملتی رقص ملی ندارد؛قدر داشته هایمان را بدانیم